
۲۴ فریم – سرویس آموزش: پنجاه و نهمین عنوان از مجموعه فیلمنامههای منتخب سرویس آموزش ۲۴ فریم فیلمنامهی فیلم کوتاه «او که اهلی نشد» اثر «صالح کاشفی» است. این فیلم کوتاه موفق به کسب جوایز بهترین کارگردانی و بهترین بازیگر زن از شانزدهمین جشنوارهی نهال، جوایز بهترین فیلم و بهترین فیلم هیئت داوران جوان دوازدهمین جشنوارهی سوییدنیکا (Swidnica) و چند جایزهی دیگر شده و همچنین در جشنوارههایی چون فیلم کوتاه تهران، کانبرا، سینهکید، کینوفیلم منچستر و … حضور داشته است.
فیلمنامه «او که اهلی نشد» را میتوان نمونهای مناسب از یک ایدهی مرکزی نهچندان جدید ولی متمرکز و همگرا دانست که برای یک فیلم کوتاه موفق الگوی قابلقبولیست. روایت این فیلم محدود به مکان یک مدرسه و سه شخصیت است و کل رویداد در یک بازهی زمانی کوتاه مربوط به برگزاری یک مسابقهی شعرخوانی در یک دبیرستان دخترانه میگذرد. نویسندهی اثر با محدود کردن لوکیشن و تعداد شخصیتها سعی کرده است به تمرکز خود بر سیر تغییرات کنشهای هانیه، قهرمان اثر، بیافزاید و از این راه روایتی موجز و سرراست از شخصیت دختری بدهد که مثل بسیاری نوجوانان همسناش تحت سلطهی خانواده و مدرسه قرار دارد و بیهیچ دلیلی، حتا در وضعیتی که موفقیتی هم کسب کرده است، مورد عتاب قرار میگیرد. با توجه به این مضمون موردتوجه در فیلمنامه، «او که اهلی نشد» به نحوی در گونهی فیلمهای کودک و نوجوان نیز قرار میگیرد و سعی میکند با مواجه کردن دو شخصیت دختر متفاوت با هم، از دل برخورد آن دو، راهحلی برای گریز از این سلطه پیشنهاد کند. شخصیت غزال (با نامی که معانی مربوط به گریز از مدرسه با تیزپایی را به یاد میآورد) موفق میشود تصویری از رهایی را به دختر دربند قهرمان داستان ارائه کند و او را از ملال تکرار رها کند. «او که اهلی نشد» داستان دخترانیست که تصمیم میگیرند اهلی نباشند و سرنوشتشان را در دستان خود بگیرند.
لازم به ذکر است این فیلمنامه در ابتدا «مرگ پاییز» نام داشته است که در مرحلهی ساخت به «او که اهلی نشد» تغییر نام داده و در ضمن تفاوتهایی میان متن فیلمنامه و فیلم نهایی وجود دارند.
«صالح کاشفی»، نویسنده و کارگردان «او که اهلی نشد»، دربارهی روند نگارش و نحوهی ساخت فیلم برای ۲۴ فریم چنین نوشته است:
«او که اهلی نشد» خیلی عجلهای ساخته شد. مجری طرح فیلم، که یک آموزشگاه بازیگری بود و همهی بازیگران فیلم هنرجوهای آنجا بودند، به من سه ماه زمان داد تا فیلم را کامل تحویل بدهم. من در ابتدا فقط میدانستم که فیلمی میخواهم بسازم که در انتهای آن دو دختر از مدرسه، با حرکت اسلوموشن، فرار میکنند. تا یک ماه، من با پانیذ و آنیتا (بازیگران فیلم) بدون فیلمنامه و داستان کامل تمرین میکردم. دیگر داشت دیر میشد؛ پس من در عرض ۱۵ دقیقه یک فیلمنامه نوشتم و عنوان فیلم هم را به طور شانسی از بخشی از آهنگی که همان لحظه داشتم گوش میدادم انتخاب کردم و گذاشتم «مرگ پاییز»، تا اینکه فیلمنامه را برای مجوز به ارشاد ارائه کنم. این فیلمنامهی «مرگ پاییز»، فیلمنامهای بود که سر فیلمبرداری استفاده شد و یک بار هم ویرایش نشد و فقط برای این بود که چهارچوب داستان را از یاد نبریم. بازیگرها خیلی جاها فیالبداهه بازی کردند و صحنهها عوض شدند و در نهایت «مرگ پاییز» شد «او که اهلی نشد».
دریافت فایل PDF فیلمنامه:
دیدگاهتان را بنویسید