
۲۴ فریم – سرویس آموزش: از مجموعهی پستهای «هفت نکته…» سرویس آموزش ۲۴ فریم، این هفته نوشتهای ارائه میکنیم از «محمد صادق دهقانی» دربارهی تجربیاتاش از ساخت مستند نیمه بلند «تالان».
هفت نکتهای که از «تالان» آموختم
نویسنده: محمد صادق دهقانی
نوشتن نکاتی دربارهی فیلمات باعث میشود که بیش از هرکسی تجربیات موفقات را مرور کنی و از خطاها دور بمانی. «تالان» یک فیلم مستند دربارهی فاجعهی آبهای زیرزمینی ایران است. یک روایت انتقادی-تاریخی از دلایل به وجود آمدن فاجعه و نتایج ماندن در همین وضعیت. در این نوشته سعی کردم بیش از آن که از خطاهایام بگویم -که قطعاً بیشترند- از مسیرهای درستی که برای به ثمر نشستن یک پروژهی دوساله پیمودهام حرف بزنم.
۱- در مستند بحران، به دنبال جذب سرمایهی دولتی نباش.
این فیلم را اوایل سال نود و پنج به سفارش جمعیت ناجیان آب کلید زدیم. یک سازمان مردمنهاد که هیچگونه وابستگی خاصی به دولت ندارد. این برای من که به دنبال روایتی صادقانه و بدون دخل و تصرف بودم، یک شروع بینظیر بود. قطعاً سرمایههای عظیم دولتی برای اینگونه فیلمها وسوسهانگیز است، اما میدانستم حاصل از این دو حالت خارج نخواهد شد: یا فیلمی دربارهی حاصل فعالیتهای انجام شده توسط نهادها و یا فیلمی انتقادی از دولت قبل و بلاهایی که در این سالها دیگران بر سرمان آوردهاند. در هر دو صورت ما با یک فیلم صرفاً سیاسی مواجه بودیم که به جای دغدغههای محیط زیستی، رویکرد پروپاگاندا دارد. اساساً مگر میشود از کسی پول گرفت و خودش را نقد کرد؟ متأسفانه سالانه تعداد زیادی مستند با برچسب بحران در این کشور تولید میشود که بیشترین تأثیرش درآمدزایی برای کسانی است که بحران را بهترین فرصت برای کاسبی کردن یافتهاند. چگونه میشود که در سال گذشته، ۳۶ فیلم دربارهی بحران آب به دبیرخانهی سینما حقیقت ارسال میشود و مردم ما هنوز کاشت هندوانه را دلیل اصلی بیآبی میدانند؟
این فیلم را اوایل سال نود و پنج به سفارش جمعیت ناجیان آب کلید زدیم. یک سازمان مردمنهاد که هیچگونه وابستگی خاصی به دولت ندارد. این برای من که به دنبال روایتی صادقانه و بدون دخل و تصرف بودم، یک شروع بینظیر بود. قطعاً سرمایههای عظیم دولتی برای اینگونه فیلمها وسوسهانگیز است، اما میدانستم حاصل از این دو حالت خارج نخواهد شد: یا فیلمی دربارهی حاصل فعالیتهای انجام شده توسط نهادها و یا فیلمی انتقادی از دولت قبل و بلاهایی که در این سالها دیگران بر سرمان آوردهاند. در هر دو صورت ما با یک فیلم صرفاً سیاسی مواجه بودیم که به جای دغدغههای محیط زیستی، رویکرد پروپاگاندا دارد. اساساً مگر میشود از کسی پول گرفت و خودش را نقد کرد؟ متأسفانه سالانه تعداد زیادی مستند با برچسب بحران در این کشور تولید میشود که بیشترین تأثیرش درآمدزایی برای کسانی است که بحران را بهترین فرصت برای کاسبی کردن یافتهاند. چگونه میشود که در سال گذشته، ۳۶ فیلم دربارهی بحران آب به دبیرخانهی سینما حقیقت ارسال میشود و مردم ما هنوز کاشت هندوانه را دلیل اصلی بیآبی میدانند؟
۲- فیلم را با پژوهش آغاز کن و با پژوهش به پایان ببر.
تجربهی فوقالعادهی من در «تالان» در پژوهش کار رقم خورد. قبل از شروع پژوهش، یک ذهنیت عام در ارتباط با بیآبی داشتم و گمان میکردم خارج از این نخواهد بود، اما به محض این که با کارشناسان جمعیت ناجیان آب وارد بحث شدم، فهمیدم هر آنچه میپنداشتم غلط بوده و هر قدم که به جلو برداشتم فهمیدم چقدر ماجرا پیچیده است. تصمیم گرفتم تا پایان تدوین به پژوهش ادامه دهم. این تجربه امکان مقابله با تصمیمات قبلی را به من داد. گاهی حین تدوین، پژوهش بیشتر باعث اضافه شدن سکانسهایی شد که حرف اساسی فیلم را میزنند. چیزهایی که پس از فیلمبرداری به آنها رسیده بودم و حال فرصتی را به خودم دادم که در تحقیقات قبلی تجدیدنظر کنم. تجربهی استفاده از آرشیو تمامی مطبوعات رسمی ایران به جای حضور مسئولان، ایدهای بود که هم به بُعد استنادی فیلم کمک کرد و هم در نمایشهای فیلم پاسخ مثبت گرفت.
تجربهی فوقالعادهی من در «تالان» در پژوهش کار رقم خورد. قبل از شروع پژوهش، یک ذهنیت عام در ارتباط با بیآبی داشتم و گمان میکردم خارج از این نخواهد بود، اما به محض این که با کارشناسان جمعیت ناجیان آب وارد بحث شدم، فهمیدم هر آنچه میپنداشتم غلط بوده و هر قدم که به جلو برداشتم فهمیدم چقدر ماجرا پیچیده است. تصمیم گرفتم تا پایان تدوین به پژوهش ادامه دهم. این تجربه امکان مقابله با تصمیمات قبلی را به من داد. گاهی حین تدوین، پژوهش بیشتر باعث اضافه شدن سکانسهایی شد که حرف اساسی فیلم را میزنند. چیزهایی که پس از فیلمبرداری به آنها رسیده بودم و حال فرصتی را به خودم دادم که در تحقیقات قبلی تجدیدنظر کنم. تجربهی استفاده از آرشیو تمامی مطبوعات رسمی ایران به جای حضور مسئولان، ایدهای بود که هم به بُعد استنادی فیلم کمک کرد و هم در نمایشهای فیلم پاسخ مثبت گرفت.
۳- در مستند بحران، از چهرههای مشهور استفاده نکن.
مستند بحران، باید برای همهی مردم قابلاعتماد باشد. چهرههای مشهور محیط زیستی و دولتی میتوانستند لطمهی جبرانناپذیری به استناد «تالان» بزنند. چرا که هر کدام از این چهرهها نمایندهی موضع خاصی هستند که مربوط به یک جریان خاص است. بنابر این مخالفین آن مواضع به مخالفین کفنپوش فیلم تبدیل میشدند و این یعنی تأثیر منفی برای یک فیلم بحران. چرا که به جای زدودن دعوا و بیان مسأله، باعث ایجاد مجادلهی بیشتر شده است. نمونههایاش را در فیلمهای مشهور محیط زیستی در سالهای اخیر مشاهده کردیم و خوشبختانه تجربهی آن فیلمها ما را برآن داشت که از کارشناسان گمنام اما معتبر برای حضور در فیلم استفاده کنیم.
مستند بحران، باید برای همهی مردم قابلاعتماد باشد. چهرههای مشهور محیط زیستی و دولتی میتوانستند لطمهی جبرانناپذیری به استناد «تالان» بزنند. چرا که هر کدام از این چهرهها نمایندهی موضع خاصی هستند که مربوط به یک جریان خاص است. بنابر این مخالفین آن مواضع به مخالفین کفنپوش فیلم تبدیل میشدند و این یعنی تأثیر منفی برای یک فیلم بحران. چرا که به جای زدودن دعوا و بیان مسأله، باعث ایجاد مجادلهی بیشتر شده است. نمونههایاش را در فیلمهای مشهور محیط زیستی در سالهای اخیر مشاهده کردیم و خوشبختانه تجربهی آن فیلمها ما را برآن داشت که از کارشناسان گمنام اما معتبر برای حضور در فیلم استفاده کنیم.
۴- بدون مشاور؟ هرگز!
هیچ چیز مانند یک مشاور درجه یک حال فیلم را خوب نمیکند. در تمام فیلمهایام سعی کردهام از کمکهای یک مشاور درجه یک استفاده کنم. برای «تالان» دوست عزیزم، محسن استادعلی، قبل از شروع فیلمبرداری مشاورهی فیلم را قبول کرد و همراه شد. من فیلمی اجتماعی میساختم و او هم فیلمهای موفقی در این زمینه ساخته بود. مهمترین ویژگیاش صداقت او بود. میتوانستی به تمام حرفهایی که میزند اعتماد کنی، چرا که از همان لحظهی اول درگیر موضوع شده بود و این دغدغه همیشه با او همراه بود. من به عنوان کارگردان در بسیاری موارد درگیر موضوعات جذابی میشدم و محسن به عنوان مشاور از بیرون بخشی از آن ها را خط میزد تا از مسیر منحرف نشوم. مسألهی «در مسیرماندن» در تمامی آثار مستند اهمیت دارد، اما در فیلمهای بحران بسیار مهمتر است، چرا که هر حرف و سکانس نسنجیده – حتا مرتبط – باعث ایجاد سوءتفاهم و برچسب زدن به فیلم میشود. باید همیشه فیلم را از تیررس قضاوت نادرست حفظ کرد.
هیچ چیز مانند یک مشاور درجه یک حال فیلم را خوب نمیکند. در تمام فیلمهایام سعی کردهام از کمکهای یک مشاور درجه یک استفاده کنم. برای «تالان» دوست عزیزم، محسن استادعلی، قبل از شروع فیلمبرداری مشاورهی فیلم را قبول کرد و همراه شد. من فیلمی اجتماعی میساختم و او هم فیلمهای موفقی در این زمینه ساخته بود. مهمترین ویژگیاش صداقت او بود. میتوانستی به تمام حرفهایی که میزند اعتماد کنی، چرا که از همان لحظهی اول درگیر موضوع شده بود و این دغدغه همیشه با او همراه بود. من به عنوان کارگردان در بسیاری موارد درگیر موضوعات جذابی میشدم و محسن به عنوان مشاور از بیرون بخشی از آن ها را خط میزد تا از مسیر منحرف نشوم. مسألهی «در مسیرماندن» در تمامی آثار مستند اهمیت دارد، اما در فیلمهای بحران بسیار مهمتر است، چرا که هر حرف و سکانس نسنجیده – حتا مرتبط – باعث ایجاد سوءتفاهم و برچسب زدن به فیلم میشود. باید همیشه فیلم را از تیررس قضاوت نادرست حفظ کرد.
۵- تدوینگر زمانهات را بشناس!
«تالان» فیلمی متکی بر گفتگوست. با محسن به این نتیجه رسیدیم که این فیلم تدوینگر خودش را میخواهد و چه کسی بهتر از محدثه گلچین عارفی که همان روزها فیلم «بزم رزم» را با تدویناش دیده بودم و دو ساعت تمام با گفتگو، ریتم اثر را حفظ کرده بود. من عادت دارم قبل از شروع تدوین با تدوینگر ساعتها دربارهی فیلم حرف بزنم و این اتفاق در تالان هم افتاد. ما با طرح پیشنهادی من به یک ساختار منسجم با یک شروع و پایان مشخص رسیدیم که تا پایان انسجاماش را حفظ کرد. در این بین تنها دربارهی جزئیات بحث کردیم و خوشحالم که «تالان» را به کسی سپردم که در طول مسیر بارها با من مخالفت کرد و دغدغهی فیلم دغدغهی او بود.
«تالان» فیلمی متکی بر گفتگوست. با محسن به این نتیجه رسیدیم که این فیلم تدوینگر خودش را میخواهد و چه کسی بهتر از محدثه گلچین عارفی که همان روزها فیلم «بزم رزم» را با تدویناش دیده بودم و دو ساعت تمام با گفتگو، ریتم اثر را حفظ کرده بود. من عادت دارم قبل از شروع تدوین با تدوینگر ساعتها دربارهی فیلم حرف بزنم و این اتفاق در تالان هم افتاد. ما با طرح پیشنهادی من به یک ساختار منسجم با یک شروع و پایان مشخص رسیدیم که تا پایان انسجاماش را حفظ کرد. در این بین تنها دربارهی جزئیات بحث کردیم و خوشحالم که «تالان» را به کسی سپردم که در طول مسیر بارها با من مخالفت کرد و دغدغهی فیلم دغدغهی او بود.
۶- همیشه یک جایی از فیلم ریسک کن!
معتقدم هرفیلم باید یک تجربهی ریسک کردن برای کارگرداناش داشته باشد. در مستند «کامیابی مسک» که هفت سال قبل ساختماش، ناگهان تصمیم گرفتم از گفتار متن با راوی دوم شخص که تنها در ادبیات داستانی رواج کمی داشت استفاده کنم و خوشبختانه بسیار موفق بود و بعد از آن بسیاری از فیلمسازان نوشتن متن فیلمشان را با راوی دوم شخص به من سپردند. در تالان هم با امیر مهران – طراح کمیکموشن فیلم – دست به ریسک بزرگی زدیم که باز هم جواب داد. ما خواستیم در یک اثر جدیِ گفتگومحور، از نقاشی و کمیکموشن استفاده کنیم. پیش از این در اثری از همکاران ایرانی خودم شاهد این تکنیک نبودم و این ماجرا کمی مرا میترساند. به خصوص که با انتخاب این شیوه مجبور به استخدام یک تیم طراح و تحمیل هزینههایی به فیلم بودیم. اما خب یک جایی باید ریسک کرد و ما کردیم.
معتقدم هرفیلم باید یک تجربهی ریسک کردن برای کارگرداناش داشته باشد. در مستند «کامیابی مسک» که هفت سال قبل ساختماش، ناگهان تصمیم گرفتم از گفتار متن با راوی دوم شخص که تنها در ادبیات داستانی رواج کمی داشت استفاده کنم و خوشبختانه بسیار موفق بود و بعد از آن بسیاری از فیلمسازان نوشتن متن فیلمشان را با راوی دوم شخص به من سپردند. در تالان هم با امیر مهران – طراح کمیکموشن فیلم – دست به ریسک بزرگی زدیم که باز هم جواب داد. ما خواستیم در یک اثر جدیِ گفتگومحور، از نقاشی و کمیکموشن استفاده کنیم. پیش از این در اثری از همکاران ایرانی خودم شاهد این تکنیک نبودم و این ماجرا کمی مرا میترساند. به خصوص که با انتخاب این شیوه مجبور به استخدام یک تیم طراح و تحمیل هزینههایی به فیلم بودیم. اما خب یک جایی باید ریسک کرد و ما کردیم.
۷- صبر داشته باش. فقط همین!
هیچ چیز مانند عجله کردن فیلم را به قهقرا نمیبرد. این مهمترین تجربهی من در فیلمسازی بود. ما در مرحلهی پژوهش صبر کردیم، برای تدوین یک سال زمان گذاشتیم و پس از رافکات نیز به خودمان برای اصلاح فیلم فرصت دادیم. امروز یک سالی از تمام شدن تدوین فیلم می گذرد، اما با توجه به درخواستهای بسیار هنوز اکراناش را آغاز نکردیم تا به صورت حرفهای روالاش را در هنر و تجربه طی کند و با مشکل مواجه نشود. این صبر باعث شد حالا که فیلم در جشن مستند خانهی سینما جایزهی بهترین فیلم نیمهبلند را گرفته و در پنج رشته نیز نامزد شده، بهتر دیده شود و انتظارها برای دیدناش بالا برود. باز هم صبر میکنیم تا «تالان» که برای مردم ساخته شده، آرام و بیحاشیه اکراناش را در آبانماه آغاز کند و مردم برای دیدن یک مستند به سینماها بیایند.
هیچ چیز مانند عجله کردن فیلم را به قهقرا نمیبرد. این مهمترین تجربهی من در فیلمسازی بود. ما در مرحلهی پژوهش صبر کردیم، برای تدوین یک سال زمان گذاشتیم و پس از رافکات نیز به خودمان برای اصلاح فیلم فرصت دادیم. امروز یک سالی از تمام شدن تدوین فیلم می گذرد، اما با توجه به درخواستهای بسیار هنوز اکراناش را آغاز نکردیم تا به صورت حرفهای روالاش را در هنر و تجربه طی کند و با مشکل مواجه نشود. این صبر باعث شد حالا که فیلم در جشن مستند خانهی سینما جایزهی بهترین فیلم نیمهبلند را گرفته و در پنج رشته نیز نامزد شده، بهتر دیده شود و انتظارها برای دیدناش بالا برود. باز هم صبر میکنیم تا «تالان» که برای مردم ساخته شده، آرام و بیحاشیه اکراناش را در آبانماه آغاز کند و مردم برای دیدن یک مستند به سینماها بیایند.
در انتها شما را دعوت میکنیم به دیدن تیزر مستند «تالان».
دیدگاهتان را بنویسید